محمـّــــدهادیمحمـّــــدهادی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
پیوند ماپیوند ما، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

بانمک ترین پسر دنیا

پسرم راهی اتاق عمل شد.

1394/7/1 23:50
نویسنده : مامانی
92 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

درحالی که این روزا داشتم برای تدارک تولد 18 ماهگیت که البته قرار بود یه هفته زودتر شب تولد امام هادی علیه السلام بگیریم فکر میکردم،یهو دیشب موقعی که میخواستم دایپرتو تعویض کنم،دیدم طرف راست کش پات باد کرده،خداروشکر شکر خونه آقاجون بودیم و مامان گفتن شمافتق شده وقرار شد امروز ببریمت دکتر.

خلاصه اومدیم خونه و شما کلی شیر خوردی وگذاشتمت رو پام که دیدم نفسای سنگینی میکشی،فک کردم به خاطر شیر زیادیه که خوردی وبلندت کردم تا آروق بزنی که گریه کردی چون خوابت میومد.

بعد تقریبا نیم ساعت یهو با گریه شدید از خواب بلند شدی که فهمیدم از فتقته.

همونجا حاضر شدیم رفتیم کلینیک آریان،که دکتر برات یه سونوگرافی نوشت تا ببینه باید اورژانسی عمل بشی یا نه.

رفتیم پردیس و شما انقدر درد داشتی که دستات میلرزید و انگشتاتو گاز میگرفتی.دیگه نزدیکای نوبتت بود که صورتتو گذاشتی به صورتم و خوابت برد.

تشخیص سونوگرافی هم این شد که احتمالا باید عمل اورژانسی بشی.دیگه 14 تا صلوات نذر شادی حضرت زهرا کردم و رفتیم بیمارستان دکتر شیخ که شما تو راه خوابت برد و اونجا دکتر گفت خداروشکر فعلا جا افتاده.از صبحم حالت خوبه بعدازظهر رفتیم دعای عرفه و شما کلا خواب بودی عزیزم،از اونجا رفتیم دکتر بذرافشان که دیدیم یه دوساعتی تا نوبتمون مونده،ماهم شمارو بردیم کوهسنگی تا یکم بازی کنی و لذت ببری. بعد که برگشتیم مطب، دکتر معاینه کرد و برای فردا صبح ساعت 8 قرار عمل گذاشت،

ولی بابایی گفته به هیچکس نگیم تا نگران نشن.

منم با اینکه سعی میکنم خودمو کنترل کنم ولی انگار از تو دلم خالی شده.الانم که دارم اینارو می‌نویسم شما رو پام خوابی ومن نشستم به گریه کردن تا یکم سبک شم ،البته همش میترسم یه وقت ناشکری نشه ولی مادرم دیگه،نمیتونم نگران نباشم.

از همه دوستانی که این مطلوب خوندن ،خواهش میکنم برای محمدهادی من دعا کنید.ممنون...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)