محمـّــــدهادیمحمـّــــدهادی، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
پیوند ماپیوند ما، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

بانمک ترین پسر دنیا

رفتن بابا

1392/6/25 18:8
نویسنده : مامانی
60 بازدید
اشتراک گذاری

روزی که  بابا رفت نتونستیم تو فرودگاه درست وحسابی با هم خداحافظی کنیم, بعدش که بابا از گیت رد شد بهم زنگ زد و دوتایی باهم زدیم زیر گریه ,حسابی دلم گرفته بود.
خلاصه از روزی که بابا رفت منم هی حالم بدتر میشد,نگرانی و تنهایی و ویار و دیگه همه چی قرو قاطی.

اون یک هفته خیلی بهم سخت گذشت, اما یه خبر خوب هم شنیدم که باعث شد خیلی حالم بهتر بشه.
اینکه خاله زهرا هم یه نی نی کوچولو که البته دوماه از شما بزرگتر بود توی راه داشت.خندونک
یعنی من و مامان جون واقاجون اخر شب که این  خبرو شنیدیم داشتیم ذوق مرگ میشدیم...
خاله زهرای شیطون 4 ماه این خبر خوبو از ما پنهون کرده بود, چون تهران زندگی میکنه نمیخواسته مارو نگران کنه.
شب تولد امام رضا علیه السلام مامان بابایی هرسال مولودی دارن(شنیدم نذر بابا محمدرضاست, اما دلیلشو نمیدونم.)خلاصه همون شب بابا برمیگشت,منم هرجور بود حاضر شدم و رفتم وچون حالم بد بود و نمیتونستم پذیرایی کنم یکم شک برانگیز بود.
حانیه جون (دخترخاله بابایی که باهم همسنیم)همش بهم میگفت فک کنم کودکی در راه هست...
منم فقظ میخندیدمآرام
بالاخره شب شد و لحظه موعود فرارسید, ورفتیم فرودگاه دنبال بابایی که دلمون براش یه ذره شده بودمحبت
خوش اومدی بابا جون و زیارت قبووووول...
خدایا سایشو همیشه رو سرمون نگه دار...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)